محافل و مكتب خانههايى كه فايز در آنهادرس خوانده و محيط تربيتى او به خصوص معاشرتش با علماى مذهبى و شعراى محلى ايجاب مىنموده است كه به ناچار بااحاديث و روايات آشنايى پيدا كند. بى شك خواندن قرآن و كتب مذهبى و ادبى و بحث و جدالى كه در آن روزگار در آن ديار بيشتر جنبه مذهبى و ادبى داشته در فايز اثر گذاشته و او را با روايات و قصص قرآن و داستانهاى مختلف آشنا كرده است. گاهى عشق سركش زليخا به يوسف الهام بخشش مىشود براى سرودن اين دوبيتى:
سحر گاهان زغم با باد شبگير
كم يعقوب سان اين قصه تقرير
به مصر تن زليخاى خيانت
گرفته يوسف دل كرده زنجير
و زمانى به ياد آتش طور مىافتد و ظهور موسى و چنين مىسرايد:
زحسن رويت اى ناديده مهجور
شدم پير و حزين وزار و رنجور
بت فايز تجلى كن به يكبار
همان نورى كه بد در وادى طور
يا:
به زير گوش برق گوشواره
زده بر خرمن عمرم شراره
بيافايز كه از نو آتش طور
تجلى كرده بر موسى دوباره
گاهى اذان بلال خوش آواز مسحورش مىكند و زمانى غرق عظمت و شكوه آيات قرآن مىشود:
نه هر سرچشمهاى آب زلالست
نه هر لاله رخى صاحب كمالست
نه هر برگشته بختى هست فايز
نه هرگلدسته خوان مثل بلالست
یا :
بدى زلف سياهت ليلة القدر
شب وصلت ز الف شهر بهتر
هر آن كس يار فايز ديد، گفتا:
«سلام هر حتى مطلع الفجر»
و زمانى كه به ياد آتش نمرود گلستان خليل مىافتد چه خوب و زيبا مىسرايد:
صنم عشق تو همچون نار نمرود
مرادر منجنيق عشق فرسود
خليل آسا رودفايز در آتش
تو«قل يا نار كونى برد» كن زود
و باز هم متأثر مىشود از آيات قرآن در اين دوبيتى:
دو گيسوى تو جانا ليلة القدر
بياض گردن تو مطلع الفجر
ملايك تهنيت گويند فايز!
«شب وصلت زالف شهر بهتر»
منبع : ترانه هاي فايز به قلم عبدالمجيد زنگوئي
نظرات شما عزیزان:
.gif)
.gif)